سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 RSS  | خانه | ارتباط با من | درباره من | پارسی بلاگ|مجموع بازدیدها: 115565 | بازدیدهای امروز: 0| بازدیدهای دیروز: 6
پلوتون نویسا
بهار 1386 - شمعی برای پلوتون
مدیر وبلاگ : شازده کوچولو[44]
نویسندگان وبلاگ :
مسافر کوچولو
مسافر کوچولو (@)[12]

گل سرخ
گل سرخ (@)[0]


تنها یک بار از سخن گفتن باز ماندم؛وقتی یک نفر از من پرسید: تو کیستی؟ . . .
لوگوی وبلاگ

نوشته های خاک خورده
جستجو
از ما بهترون
کلیک کنید
به ما بپیوندید
 
گوشهاتو بگیر!..
یاهو

سلامی برای همیشه

جشنواره پیامبر اعظم به پایان رسید و سفر من هم ،

مطلبی هم در همین رابطه آماده کرده بودم با حاشیه های جالبی رخ داد مثل رابطه پشت صحنه زوج هنری ! حسنی و علیزاده و البته سفر خودم به تهران

ولی ظاهرا باید از جایزه بهترین پوشش خبری چشم پوشی کنم چون

 

         این وبلاگ و صاحب آن غیر فعال میباشد

 

تصور میکردم شرکت در این جشنواره شروعی جدید برای کار من خواهد بود ولی اکنون خود را روی پله آخر این نردبان میبینم نه در اوج بلکه یک قدمی زمین...

 

وبلاگ من دیگر نفس نمیکشد ،باشد که صاحب آن هم از نفس کشیدن معاف شود.

 

منتظر کامنتهای کنجکاوانه ی شما هستم ، وسعی میکنم آنها را بی جواب نگذارم

 

 

                         

                                                       ایراد به عکس نگیریدا....شب بود و تو ماشین  و تاریکی و سر پیچ و ....

 

 

 




نویسنده: شازده کوچولو(یکشنبه 86/1/19 :: ساعت 5:6 عصر)

سلااام...یه نفس عمیق بکشید.....بوی بهار میاد؟

نمیاد؟خب بابا از کنار پنجره بیا کنار!حالا نفس بکش.....دیدی

 

یه عیدی واستون آوردم ، هیچ توضیحی هم نمیدم خودتون نگاه کنید

 

 

حالا بگید ما بندگی میکنیم یا این زنبورا؟

* مزاحم تفکراتتون نمیشم فقط التماس دعا دارم دعای مخصوص بی زحمت واسه یه نفر

 

پ.ن
 دوستای تهرونیم از همینجا سلام میکنم و میگم انشاالله من فردا پیشتونم امیدوارم هم دیگه رو ببینیم




نویسنده: شازده کوچولو(یکشنبه 86/1/12 :: ساعت 1:43 عصر)

ســـلام

ســـال جدید  وآغاز حکومت عشـــــق بر قلوب عاشقان، بر وبلاگستان هم مبارک

سلامتی و سروری و سعادت و....این ها  همون  ابتکار جدید امسال بود برای هفت سین که از بس شنیدیم و خوندیم از هرچی هفت سینه بیزار شدیم..بگذریم

در یک وبلاگ آشنا(لینک نداره) مطلبی در مورد ف ی ل ت ر ی ن گ خوندم که منو تحریک به نوشتن کرد تا حالا در اینمورد زیاد (چرت و پرت)شنیده بودم ،ولی مطالب این وبلاگ ارزش جواب دادن و داره..

این آقای بلاگــر اونقدر از فیلتر شدن عصبانی بود که داشت گریبان خودش را پاره میکرد.
چه نفرین ها که حواله اون فیلتر چی های مامور و معذور نکرد!

من هم از روی محافظه کاری! کاملا وارد اصل ماجرا نمیشم فقط منطق خودم رو بیان میکنم

          

قبلا گفته بودیم دنیا ،دنیاست!مجازی  و حقیقی ش مهم نیست..
گفته بودیم زندگی در دنیای مجازی هم جاریست .و هر جا زندگی جاریست قانون هم جاریست..
دنیای بی قانون، بی تمدن است. و دنیای بی تمدن، مملو از توحش..
وقتی توی دنیای واقعی مجرم هست و حبس..
دنیای مجازی هم مجرم داره و نیاز به حبس!!

حالا بریم سراغ اسلام:که میگه هر حرفی ارزش شنیدن  و هر دیدنی ارزش دیدن نداره

یعنی واسه گوشِت، واسه چشمت، واسه ذهنت، فیلتر بذار

تا اینجا اصلِ وجوب فیلتر قبول(از نظر خودم البته)

 حالا در نحوه و چگونگی فیلتر شدن احتیاج به بررسی و احتیاط بیشتر داریم

که به قول بلاگــر عزیزمون آقای داریوش . میـم ، خونه مجازی بعضی ها روی سرشون خراب نشه

یه نکته دیگه هم بگم:
شکی نیست که ما ایرانیها مولد تمدن  و قانون بودیم اون موقعی که اروپایی ها و آمریکاییها به قول آقای افتخاری در حال_ چــَرا _بودند!!دانشمندان ایرانی قلم میساییدند !!

اکنون در این عرصه هم قانون وضع میکنیم
               قانـــــون برای آزادی
 
راستی همین آقای داریوش میــم، میگفت شما بلاگـر ها در ایران چه همتی دارین با این اینترنت دیزلی وبلاگتون رو بروز میکنید..

حرف حساب دیگه جواب نداره....


 
ادامه مطلب نظرات شماست....




نویسنده: شازده کوچولو(پنج شنبه 86/1/9 :: ساعت 1:16 صبح)