سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 RSS  | خانه | ارتباط با من | درباره من | پارسی بلاگ|مجموع بازدیدها: 115877 | بازدیدهای امروز: 9| بازدیدهای دیروز: 8
پلوتون نویسا
زمستان 1385 - شمعی برای پلوتون
مدیر وبلاگ : شازده کوچولو[44]
نویسندگان وبلاگ :
مسافر کوچولو
مسافر کوچولو (@)[12]

گل سرخ
گل سرخ (@)[0]


تنها یک بار از سخن گفتن باز ماندم؛وقتی یک نفر از من پرسید: تو کیستی؟ . . .
لوگوی وبلاگ

نوشته های خاک خورده
جستجو
از ما بهترون
کلیک کنید
به ما بپیوندید
 
گوشهاتو بگیر!..
یاهو

این اتفاق شیرین مربوط میشه به تاریخ پست قبلیم ولی چون تازه آپ کرده بودم نگهش داشتم واسه حالا:

اصلا فکرشو نمیکردم فاطمه، نگین منو بشناسه

                                             واااااای خدااای م  م  م  ن

این یه اتفاق کاملا شخصیه ولی گفتم مگه تو دنیا چند بار ازین اتفاقات پیش میاد؟

حالا که پیش اومده بذار به بچه ها هم بگم شاید واسه بقیه هم جالب باشه

خیلی تصادفی متوجه شدم که یکی از دوستهای نتیم( که به واسطه یه نفر دیگه با هم دوست شده بودیم)  و توی هند زندگی میکنه  خاله منو که توی یکی دیگه از شهر های هند زندگی میکنن میشناسه ... جل الخالق(حالا هی بگین نت جیزه)

خیلی لحظه عجیب غریبی بود، من داشتم یواش یواش نشونیهای خالم رو بهش میدادم که دیدم اسم دختر خاله هامو داره میگه اصلا باور نمیکردم همینجوری خشکم زده بود ...

    تاثیر فیلم هندی رو میبینید!

نمیدونید چقدر ذوقیدم، من که هیچی حتی دوستم هم اشکش در اومد

یه لحظه احساس کردم به خالم نزدیکتر شدم اون موقع  یه کنفرانس 3تایی( طولی نکشید که شدیم7-8 نفر) هم ترتیب دادیم و هی تعجب کردیم


توی همین اتاق کوچک مابچه ها از گوشه کنار دنیا داشتن حرف میزدن، خدا رو چه دیدی شاید چند سال دیگه هم دیگه رو دیدیم

 

..حالا نتیجه گیری اخلاقی این اتفاق چند تا چیز میتونه باشه

1-دنیا چقدر کوچیکه

2-آدمها بیشتراز آنچه که فکر میکنن به هم نزدیکن

3-به فیلم هندی ایمان بیارید

4-دوست دوست تو میتونه بهترین دوست تو باشه

5-متروی اصفهان کی را میفته؟

 6-این آخری نتیجه گیری نبودا سؤال بود .کسی میدونه؟

اگه میخواین بدونین مطلب مسافر کوچولو در مورد سال نو چیه یه سر به وبلاگش شخصیش بزنین  گلنار

 

 


 




نویسنده: شازده کوچولو(دوشنبه 85/12/28 :: ساعت 7:36 عصر)

نام محمد را در قلبهایمان حک کردیم امسال
باشد که از سال اینده محمدی زندگی کنیم

از زندگی محمد چه فهمیدیم
از رنجهایی که از قومش کشید چقدر چشیدیم
نکند زخمی تازه شدیم روی دلش

با امانتهای محمد چه کردیم؟
از قران چه فهمیدیم
از بعثت محمد ازهجرت محمد از جنگ و صلح محمد
از اشک و لبخند محمد چه میدانیم
از میوه دل محمد چه خبر

کاش میدانستیم نور وجود محمد تنها در آن زمان نتابید
که امروز هم میشود محمد را دید
محمد در کنار امتش میماند با گریه ما اشک میریزد و با خوشحالیمان  لبخند میزند
محمد را ببینیم

محمد،ای آسمانی ترین زمینی،پادشاه عالم.ای مهربانترین یار، ای آخرین فرستاده ،پیامبر امید،خاتم النبیین

بارش آسمان بر زمینیان، تجلی نورت در سجاده نور، پدر بانوی مهربان من،ای طراوت زندگی،  پیامبر شهر رحمت



                                                                                                                 ما را دریاب....

 

 




نویسنده: شازده کوچولو(شنبه 85/12/26 :: ساعت 12:31 عصر)

 

بالاخره خونه تکونی ما هم تموم شد

                                    


وای که چقدر دور ریختنی داشتیما

موقعی که دیگه بی رمق روی پله ها ولو شدم
دیگه از دست و پا توقعی نبود خواستم برم سراغ مغزم و اونو ورزش بدم ..
هرچی تلاش کردم فکرمو جمع و جور کنم نشد مخ نبود که یه پا انباری بود واسه خودش این شد که دوباره جارو گرفتم دستم...

اوه اوه چه افکاری کهنه و خاک گرفته ایی...

فکر اینکه چرا  هفته پیش دایی حسن جلو پام بلند نشد!
فکر اینکه چرا نتونستم برم جنوب
فکر اینکه درسهای این ترم و کی بخونم
فکر اینکه امسال چه رنگی مد شده
فکر اینکه چی تو وبلاگم بزنم
فکر اینکه چرا باقالی پلو لوبیا نداره!
فکر اینکه...

اجازه بدین دیگه نگم آبرو واسم نمیمونه

ولی قول میدم همشون رو بشورم اونم  با راگا بدون بو

شما آخر سالی چی دور میریزین؟




نویسنده: شازده کوچولو(چهارشنبه 85/12/23 :: ساعت 5:44 عصر)

شب عیده و موقع خرید!تا حالا چند بار جنس تقلبی وبنجل خریدین؟...

میخوام یه جنس تقلبی  رو بهتون معرفی کنم اگه تا حالا نخریده باشین! در واقع یه کالای همه پسنده وبا زندگی و

آینده مون سرو کار داره..

باید در انتخاب و خریدش نهایت دقت رو به خرج بدیم جنس اصلش رو اگه گیر بیاری خیلی گرون پات در میاد  گاهی هم

قیمت خون

 از اونجایی که طالب زیاد داشت کمیاب شد ،اومدن تقلبیشو ریختن تو بازار به تعداد زیاد و ارزون، خیلی ارزون گاهی به

قیمت نگاه...

فرق اصل و تقلبی ش تو یه چیزه ؛اصلش بهت زندگی میده ولی تقلبیش زندگیتو بر باد میده

اگه تا الان نشناختینش معرفیش میکنم:عشق

نه این عشقی که تو هر شعر و ترانه ای میشنوید تو همه فیلمها میبینید و دستمایه خیلی از نویسنده ها و وبلاگ
نویسا! شده دارم از اون عشق حرف میزنم ....اون عشقی که هیچ کس ازش حرف نمیزنه

                          

راستی دیدین مد شده گاهی همکارا!وقتی میخوان پست عشقی بزنن اولش کلی قسم و آیه میخورن که نکنه کسی

بهشون سوءظن ببره!؟

آخر ما نفهمیدیم از ترسه،یا از خجالت،یا دارن خودشونو لوس میکنن!؟یکی نیست بهشون بگه اگه بده چرا
مینویسی؟اگه خوبه چرا خودتو تبرئه میکنی....ولی من؛

                       فاش میگویم و از گفته خود دلشادم          بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم      

               اگه برای معشوق زندگی نکنی پس زندگی چه معنایی داره؟

همین جا از عشقولانه نویس های عزیز هم معذرت خواهی میکنم و میگم بذارید یه بار ما پا تو کفشتون کنیم ببینیم چه مزه ایه!

 




نویسنده: شازده کوچولو(سه شنبه 85/12/8 :: ساعت 1:34 عصر)

چند روزیست که حال و هوای پارسی بلاگ و کاربراش سیاه شده
تو این چند روز ما عزیزهایی رو از دست دادیم و حالا همه مشغول سوگواری هستیم از نوشتن خاطره و زدن عکسهای یادگاری
تا ختم و صلوات و دعا و تسلیت...
چه کیفی میکنه الان اون مرده اینقدر غرق نور شد که شاید داره میگه بسه بابا!
کاش ما هم موقعی بمیریم که گریه کن داشته باشیم موقعی بمیریم که مثل همین  ها محبوب باشیم کاش اونقدر عزیز باشیم که  فقط یک ختم قرآن هم واسه ما بخونن ،کاش مردنمون مثل پرواز باشه ..
ولی من الان نیومدم از مرگ حرف بزنم  در واقع اومدم از عزا درتون بیارم نه اینکه دیگه عزاداری نکنید ،کم آدمی رو از دست ندادید ولی خوشحال باشید که خوب زندگی کرد و خوب مرد.
و مطمئن باشید اون دنیاش رو هم خوب ساخته.
پس اگه غصه میخوریند اگه گریه میکنید برای خودتون گریه کنید.

هفته ولایت در پیشه فکر کنید اگه آقای نظری بود واسه هفته ولایت چی مینوشت؟

پیامبر دست علی رو بالا برد فرمود :بعد از من، امام شما علی است.
علی رو به ما سپرد قرآن ناطق رو به ما سپرد .وقتی اون صدام ملعون توی دادگاه قرآن رو تو دست گرفته بود
فقط خودشو مسخره کرد ،قرآن رو در بغل گرفته بود و علی رو نمیشناخت
قرآن بدون علی نتیجه اش صدامه مثل خوارجی که قرآن رو سر نیزه کردند غافل از اینکه قرآن علی بود نه یک مشت کاغذ...
اگه قرآن رو ختم میکنید با زبان علی ختم کنید اگه بهش عمل میکنید مثل علی عمل کنید.
اگه بچه شیعه اید هوای علی رو داشته باشید که تنها دستگیر ما موقع مرگ و وحشت ماست.
خودتون رو برای دیدار علی آماده کنید معلوم نیست فردا که پارسی بلاگ رو باز کردین کدوم وبلاگ بی مدیر شده باشه
                                         عیدتون مبارک

                                                       یاعلی

                                    برای رفتگان (خاصه تازه گذشته ما آقا حمید) اجماعا صلوات

 




نویسنده: شازده کوچولو(جمعه 85/10/15 :: ساعت 3:41 عصر)

   1   2      >